قدم می‌زنم به نیابت عباس علم می‌زنم

قدم می‌زنم به نیابت عباس علم می‌زنم

[ حسین طاهری ]
قدم می‌زنم به نیابت عباس علم می‌زنم
عجب صحنه‌ای رقم می‌زنم
کاخ و تخت یزیدو به هم می‌زنم

حق می‌دهم یزید که این گونه تب کند
خب زن ندیده بود، مبارز طلب کند

عباس اگر که نیست، عدو را ادب کند
زینب که هست، کار امیر عرب کند

علمدار منم

عصمت‌الله‌‌(۴)
عصمت‌الله‌‌ الکبری(۴)

حسین

نظرات