قدم بزن جلو چشمام، تا دلم آروم بگیره هنوز نرفتی تو میدون، که جونِ من داره میره میخوای بری برو اما، یه خورده آروم عزیزم پشت سرت علیاکبر، بجای آب اشک میریزم آه خیمه منتظره که بشنوه باز اذان تو رو ای موذن من بریده عطش امونِ تو رو دلخوشیِ حرم، قرار دل و امید پدر میری پشت سرت میبینی قدش خمیده پدر وای علی اکبرم... ***** صدای نالهات علی جان، قلبم رو از سینه کنده پاشو ببین کل لشکر، داره به اشکم میخنده پاشو ببین پیش دشمن، حُرمت بابات شکسته میون نامحرم آخه، عمه رو خاکها نشسته آه آبرومو بخر، یه کاری بکن، شکست کمرم سخته داغ جوون، برای پدر، پاشو پسرم صورتم رو بازم، رو صورت تو، میذارم علی لخته خونه که از، گلوی تو در، میارم علی وای علی اکبرم... ***** شبیه تسبیحِ پاره، گم شدی تو دل صحرا شکسته پهلوت علی جان، شبیه پهلوی زهرا با چشمای پُرِ اشکم، دنبال جسمت میگردم چیکار کنم که هنوزم، دستتو پیدا نکردم؟ آه چیدمت پیش هم، با دست خودم، میون عبام هِی زمین میخورم، میبینی علی، شکسته عصام؟ ارباً اربا شدی که جسم تو ریزهریزه علی از کنار عبا، تموم تنت، میریزه علی وای علی اکبرم...