علیرضا قانعی

قافله رسید به کرببلا

221
5
((قافله رسید به کرب و بلا، کربلا شده عرش معلّی)۲
با علمداریِ ابالفضل، با اذانِ اکبر لیلا)۲

((الله اکبر، به لشکر ابناء حیدر)۲
الله اکبر، به قاسم و عبّاس و اکبر

با چه شکوهی پیاده می‌شن از رو ناقه
عشیره‌ی زهرای اَطهر)۲

(جان عالمی به قربان اباعبدالله)۲
فدای خواهران و طفلانِ اباعبدالله

قربان تمام گردان اباعبدالله
عالم بنده‌اند و سلطانه اباعبدالله

(یا اباعبدالله)۵
(اباعبدالله، اباعبدالله، اباعبدالله)۴

(رقیّه خوابه رو دوش سقّا
دلشوره داره زینب کبری)۲

از غروبی که میون این دشت
می‌دَوه رو خاکای صحرا

((انگار می‌بینه، برادرش روی زمینه)۲
انگا می‌بینه یه بی حیا از روی کینه

با خنجر کُند، می‌ره توی گودی گودال
با چکمه رو سینَش می‌شینه)۲

می‌بینه برادرش بی سر ته گوداله
می‌بینه ز سم مرکب‌ها، تنش پا ماله

می‌بینه سر یه پیراهن چقدر جنجاله
می‌بینه که خولیِ نامرد پی خلخاله

حسین، (عزیزدلم)۳

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش