فروزان ماه زینب چراغ راه زینب

فروزان ماه زینب چراغ راه زینب

[ عبدالرضا هلالی ]
فروزان ماه زينب
چراغ راه زينب

به تاب تو از نوک نی
كه شد بختم زيارت‌گاهِ زينب

تو خورشيد زمين و آسمانی
گَهی بر موجِ خون گَه بر سَنانی

بنال ای نورِ ديده ز رگ‌های بريده
بگو با خواهر زارت كی سرتو بريده

ببين كه خسته جان هستم
 به زير دست و پايم

گلِ سرخِ بهارانی حسينم
چراغِ نيزه‌دارانی حسينم

سرت بالاي نيزه چون ستاره
تنت مانند قرآن پاره پاره

حسین حسین... 

هیچ شهیدی مثل تو پرپر نیست
هیچ امیری مثل تو بی سر نیست

بخدا ناله‌ای جان‌سوز‌تر از
ناله‌ی ای غریب مادر نیست

کی سرت از تنت بریده
چرا موهات و کشیده

کی با مَرکبش به روی
جسم و پیکرت دویده

یا حسین غریبِ مادر... 

شبِ بارونه، دلی که خونه
داره می‌خونه دَمِ مِی‌خونه
دلم از عشق اربابم مجنونه

فَلَک گریونه، دلِ دیوونه
گرفته و خدا می‌دونه
همیشه نوکر یک نوکر می‌مونه

تو موج آبی، ماه و مهتابی
تپش‌های دلِ بی‌تابی

تو عشق نابی، شاه و اربابی
اومدی تا که منو دریابی

حسین ثارالله ثارالله ثارالله... 

حَبیبِ نازم به تو می‌نازم
تویی دل‌دارم، تو سوز و سازم
به سمت کرب و بلا در پروازم

حَزین و مَحزون برات آقا جون
بازم چشمامون گرفته بارون
تو لیلاتر از لیلا و من مجنون

دل تقدیمِ تو، با شمیمِ تو
مرغِ روحِ من، یا کریمِ تو

حسین ثارالله ثارالله ثارالله... 

اباالفضل اباالفضل...

نظرات