گریه کردن سخته

گریه کردن سخته

[ سیدمهدی حسینی ]
گریه کردن سخته 
گریه کردن تنها سخت‌تره
تشنه بودن سخته 
عریان بودن اما سخت‌تره

منو چشم به راه نذار
تو رو جون مادرت پا تو قتلگاه نذار
منو زابه‌ راه نکن
دست و پا که می‌زنی مادرو نگاه نکن

منو بی خبر نذار
جای شونه‌های من روی نیزه سر نذار

یه نفر کاری کنه
شمر اومده برا ما جلوداری کنه

حرمله از هر چی، بی‌رحمم حتی بی‌رحم‌تره
بعد تو این نامرد خیلی با زن‌ها بی‌رحم‌تره

زندگی‌مو غم گرفت
منو با سنگ زد و تو رو دست کم گرفت     
                                                                         
زانوهام رمق نداشت 
پاشو تو خیمه گذاشت اون کسی که حق نداشت

حسییییین

 ای امان، ای امان(3)

اگه کشتن چرا آبت ندادن چرا زان دوره نایابت ندادن 
اگر کشتن چرا خاکت نکردن وای کفن بر جسم پاکت نکردن

مسلمانان حسین مادر ندارد
غریب است کسی بر سر ندارد

ز جور ساربان بی مروت 
دگر انگشت و انگشتر ندارد

حسین جانم، حسین(2)

نظرات

عالی