غریب آقا داره میپیچه توی روضه بوی سیب آقا داره گریه میکنه برات حبیب آقا غریب آقا تو جون دادی لبِ تشنهتو به خواهرت نشون دادی شنیدم عقیقتو به ساربون نشون دادی تو جون دادی نگاه کردی دیدی بیکسی و رو به قتلگاه کردی چقدَر دعا به حال خیمهگاه کردی نگاه کردی غریب بودی به یه نیزه تکیه دادی بیحبیب بودی شنیدم که از فرات تو بینصیب بودی غریب بودی غروب بود و تن تو اسیر تیغ و سنگ و چوب بود و تن تو به زیر سم بود و غروب بود و غروب بود و سر و بردند چه بلایی بود سر عقیله آوردند تو نبودی دخترات همش کتک خوردند سر و بردند