علی جان، نظرکن به حالم که محزونم و دل پریشون شده پیکرش ارباً اربا جوونم تو میدون، واویلا علی جان، تموم تنت روی خاکها شده نیزه بارون غریبونه و تشنهلب دادی تو قتلگاهجون، واویلا شده پشت و رو پیکر تو، واویلا شده غرق خون حنجر تو، واویلا مگه چند دقیقهست که رفتی از پیشم؟ چی آوردن آخه سر تو؟ واویلا علی جان، زیر سمّ مرکب شکسته شده استخونات مثه گل شدی پرپر و توی دشت ریخته اعضات، واویلا علی جان، زیر دشنه و نیزهها پیکرت وا شد از هم با شمشیر تو رو مُثله کردن تنت شد چه درهم، واویلا