علی اکبر ای ریز ریزم

علی اکبر ای ریز ریزم

[ پیام کیانی ]
علی اکبر، ای ریز ریزم
هر چقدر جمع می‌کنم انگاری باز کمی عزیزم

ببین که دارند بهم می‌خندند
بجای فاطمه دور پیکرت هلهله کردند

دلم خیلی برات سوخت
تشنه بودی و بابا خیلی لبات سوخت
توی این گرما بمیرم دست و پات سوخت

قلبم آزرده
کجا آخه همه می‌خندند به اونی‌که بد آورده
کیو دیدی که بابا بخنده به اشک جوون مرده
قلبم آزرده

خوش قد و بالا
عمری تابوتت سر دوش بابات بوده علی آقا
خوش قد و بالا
از علی اصغر هم کوچیکتره پیکرت حالا

علی‌اکبرم ...

از غمت آخر آهی کشیدم
با سر زانو علی من اومدم، دیگه خمیدم

دلیل آه و این بغضمی تو
ای اذان‌گوی حرم ببین چه نامنظمی تو

تویی دوای دردم

تو خودت دیدی رکاب و گم کردم

ولدی علی
الهی به حال و روز من نیُفته احدی علی
ولدی علی
سابقه نداشته من صدات کنم جواب ندی علی

علی اکبرم
پاشو خوش غیرت من ببین کجا اومده خواهرم
علی اکبرم
اولین باره جلوم پا نشدی نمی‌شه باورم

*****

بهتر بگم
به تو نمی‌شه دیگه علی‌اکبر بگم
چی از این تن پاشیده و پرپر بگم

چندتا علی می‌بینم هر طرف همه‌ی صحرا علی
می‌ریزه خاک غم به سر دنیا علی

غمی روی غمام شده
تابوت پسرم عبام شده
می‌بینه پدرت، چی اومده سرت
چند نفری زدند نیزه تو کمرت

جون من علی پاشو جوون من علی ...

******

علی جان
تموم تنت روی خاکا شده نیزه بارون
غریبونه و تشنه‌لب دادی تو قتلگاه جون

شده پشت و رو پیکر تو، واویلا
شده غرق خون حنجر تو، واویلا
مگه چند دقیقه‌ست که رفتی از پیشم
چی آوردن آخه سر تو واویلا

علی جان
زیر سم مرکب شکسته شده استخونات
توی دشت و صحرا شدی پرپر و ریخته اعضات، واویلا

علی جان
زیر دشنه و نیزه‌ها پیکرت وا شد از هم
با شمشیر تو رو مُثله کردن تنت شد چه درهم، واویلا

حاصل زینب
آخرم دیدی خرابه شد حسین منزل زینب
اون چی بود آخه می‌ریخت روی سرت مقابل زینب

راه دور رفتی
بغل خواهر تو بود حسین چرا تنور رفتی

حاصل زینب
شمر و خولی رو ببین دور و بر محمل زینب
سرتو می‌گرده دست این‌ و اون خونه دل زینب

نظرات