عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یاحسین تا برات کربلایم را کند امضا حسین هم دلم را برده با خود در کنار قتلگاه هم دو چشمم را کند از اشک و خون، دریا حسین با همین پروندهی سنگین و این بار گناه می خرد ما را در این دنیا و آن دنیا حسین حسین جان.... از سنین کودکی پوشیدهام رخت سیاه ریختم اشک و زدم بر سینه، گفتم یا حسین حسینجان.... غم مخور گر روز محشر گم شدی در بین خلق هر کجا باشیم ما را می کند پیدا حسین من که از روز ولادت کربلایی بودهام دوست دارم وقت مردن هم بمیرم با حسین کعبه و رکن و مقام و زمزم من کربلاست از حسینم، در حسینم، با حسینم، باحسین حسینجان....