عبداللهام و به لشگر زدم دم از اقتدار حیدر زدم من بیادعا بدون هراس مثل مرتضی به خیبر زدم فاتحانه، میروم به معرکه دلاورانه با شجاعت، یک تنه سردارانه حیدرانه نام زهرا، میبرم به روی لب به هر بهانه خون آل هاشم، توی رگامه من دارم شکوه، خیبر شکن رو میرم سمت لشکر، با اقتدارم زنده میکنم من، نام حسن رو (جانم جانم جانم یا عبدالله) پشت لات و هُبَل و میشکنم به لشگر کفر تشر میزنم حتی پاش بیفته تو کربلا صد تا درب خیبر و میکنم بچه شیرم، اومدم دنیا برا حسین بمیرم از تبار، ذوالفقارم و ابر مرد دلیرم میروم تا، انتقام خون مادرم بگیرم فریاد یا حیدر، روی لبامه میگیره فاطمه، دستای من رو من با این غیرت و، با این شجاعت میکشم به تصویر، نام حسن رو