ضریح شش گوشه تو، می بره دلا رو

[ امير حسين الفت ]
ضریح شش گوشه تو، می بره دلا رو
عوض نمی کنم با هیچ جایی کربلا رو
وای، مثل بین الحرمین - وای، یه دلم می گه حسین
وای، (یه دلم می گه اباالفضل ) 2
بر می دارم قدم با دم صاحب عَلم
می خونم زیر لب اذن دخول حرم
این شبا، کربلا، چه صفایی داره
جشن پائین پا، چه صفایی داره
تو حرم آقا، چه صفایی داره
 

غصه سراغم نمی یاد، تو که تو قلبمی
فخر می فروشم به همه، که تو اربابمی
وای، می و پیمونه کجاست؟-وای، راهِ میخونه کجاست؟
وای، که شب جنون رسیده- هوش عاقلا پریده
شب باب المراد هم نفسِ ابر و باد
خدا هم می بخشه هر چی گنهکار بیاد
کرببلای تو، من و کشته آقا
صحن و سرای تو، من و کشته آقا
پائین پای تو، من و کشته آقا
 

شب، شب شور و شعفِ، اهل یقینه
گلای خنده رو لبِ، ام البنینه
وای،یه پسر داده خدا – وای، به علی مرتضی
که، می بره همه دلا رو- دل و دین عاشقا رو
شب حساسیه چشاش چه الماسیه
خوش بحال کسی که دلش عباسیه
دین و دنیای من، آقام اباالفضل
ذکر لبهای من، آقام اباالفضل
ماه شبهای من، آقام اباالفضل

منبع: موسسه ادبیات آیینی بی‌پلاک

نظرات