ضربه رو برم چه بی‌تردیده

ضربه رو برم چه بی‌تردیده

[ سجاد محمدی ]
ضربه رو برم چه بی‌تردیده
یه غضب کنه زمین لرزیده

تو جمل چقدر سرو صدا شده
واسه کیه انقدر ترسیده

چه یلی بَه به، ضربُ الاَجلی بَه بَه
دست و سر می‌زنه بی معطلی بَه بَه

با یه هر ضربش دائم وسط میدون
سینشو می‌ده جلو میگه علی بَه بَه 

نعره‌هاش جَلیه، بَه بَه عجب یلیه
این صدای غرش شیرِ نرِ علیه

عین بی‌عقلیه جنگیدن باهاش خدایی
یک تنه کل سپاهِ والیَ الولیه

حسن جانم... 

****

طَلحه بدجوری شده آشفته
داره سکته می‌کنه می‌افته

وقتی که حسن می‌تازه حیدر
مطمئنم به حسینش گفته

صدر زین بَه بَه، می‌زنه کمین بَه بَه
داداشت حسن چه می‌کنه ببین بَه بَه

می‌بینی حالا قطعِ بر یقین بابا
شتر اون زنه می‌خوره زمین بَه بَه

اینقده دلیره دشمنو کرده خیره
نحوه‌ی جنگیدنش خدایی بی‌نظیره

داره هی نشون میده که اومده به میدون
انتقام سیلیِ فاطمه رو بگیره

حسن جانم حسن...

نظرات

امیر عباس عباس زادهامیر عباس عباس زاده

عالی تر از این نیست