صحنه‌ی نبرد حق و باطل است

صحنه‌ی نبرد حق و باطل است

[ میثم مطیعی ]
صحنه‌ی نبرد حق و باطل است
لحظه لحظه‌های مرگ و زندگیست
سیّد مقاومت شهید شد فرصتی برای اشک و گریه نیست

پرچم حسین را نظاره کن
مادران قد خمیده را ببین
حرمله سه شعبه را کشیده است، کودک گلو بربده را ببین

یک قدم به فتح قلّه مانده است
لحظه‌ی نبرد، کو به کوی ماست
در کدام جبهه ایستاده‌ایم؟ شمر در سپاه روبه روی ماست

نامه‌ای رسیده از امام ما نامه‌ای مِن الحبیب الی الحبیب
حکم قطعی جهاد آخر است، بوی کربلا رسیده بوی سیب

این سپاه آخر الزمان ماست لشکر اراده‌های آهنین
می‌کشند و زنده می‌شویم باز از دل شراره‌های آتشین

ای زمین خسته دل صبور باش، روزگار غم عبور می‌کند
أن غریب با سپاه عاشقان، منجی بشر ظهور می‌کند
***
پیرمردان ناتوان حتّی با عصا می‌زدند بر بدنت

نظرات