حسین طاهری

شکسته پشت غم از بار غصه های رباب

283
29
شکسته پشت غم از بار غصه‌های رباب
از آن زمان که شنیده‌است ماجرای رباب

به سوزه سینه‌ی گهواره داغ غم زده است
شرار زخم دل خونِ لای لای رباب

و تار صوتی آتش گرفته می‌فهمد
که آمده چه بلایی سرِ صدای رباب

به جان گریه‌ی شش‌ماهه روی دست حسین
کسی نریخته اشکی مگر به پای رباب

قنوت صبر گرفته برای حلق علی
خدا کند به اجابت رسد دعای رباب

میان هلهله‌ی چنگ و های و هوی رباب
سه شعبه زخم زد و ناله شد نوای رباب

و ناگهان پرو بال فرشته‌ها تر شد
به خون کشته‌ی مظلومِ کربلای رباب

رقیه آمده از یک فرشته می‌پرسد
پیام تسلیت آورده‌ای برای رباب؟

و فکر می‌کنم آب فرات گِل شده است
که ریخته به سرش خاک در عزای رباب

خدا به داد دل خاطرات او برسد
چه می‌کشند خیالاتِ انزوای رباب؟
****
(بس کن رباب حرمله بیدار می شود)۲
بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی
اصلا خیال کن علی‌اصغر نداشتی

بس کن رباب حرمله بیدار می‌شود
سهمت دوباره خنده‌ی انزار می‌شود

کم خیره شو به نیزه علی را نشان نده
گهواره نیست دست خودت را تکان نده

ترسم که نیزه‌دار کمی جابجا شود
از روی نیزه رأس عزیزت رها شود

یک شب ندیده‌ایم که بی‌غم نیامده
دیدی هنوز زخم گلو هم نیامده

(بس کن رباب یک شبه مویت سپید شد)۲
گرچه امید چشم ترت نا امید شد

پیراهنی را که تازه خریدی نشان نده
گهواره نیست دست خودت را تکان نده

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش