شمشیر و رها از نیام کن علی رجز بخون و ختم کلام کن علی برو کار لشکر رو تمام کن علی محشر محشر از همه سرتر جوری میزنی قدم میگن اومد حیدر فاتح لشکر میزنی هی سر طرز شمشیر زدنت رفته به پیغمبر یا علی اکبر عتاب کن علی، خطاب کن علی بشین رو مرکب پا به رکاب کن علی سر و جدا از روی عقاب من علی ای قدر قدرت میجنگی با غیرت کاری کردی موندن همه توی حیرت به به ماشالله جانم به این دقت پشت لشکر و بلرزون و نده مهلت