علی کرمی

شرافت مات تشریفات والای علی اکبر

5012
73
شرافت مات تشریفات والای علی اکبر
تعالی شمّه‌ای از شأن اعلای علی اکبر

معاد پیچش زلفش نماد محشر کبری
قیامت جلوه‌ای از قد و بالای علی اکبر

هم‌آوردی ندارد شیر حق در جنگ رو در رو
هزار الله اکبر، کیست همتای علی اکبر؟

به یک جولان چشمش قلب اردوگاه دشمن ریخت
عجب شوری به پا کرده است غوغای علی اکبر

نه تنها بهر استقبال از او پیغمبر آماده است
خدا آغوش واکرده مهیّای علی اکبر

اگرچه حاصل عمر حسین از دست رفت اما
به رسم صبر تاب آورد تا پای علی اکبر

غم فرزند سنگین است، تا می‌شد تحمل کرد
ولی آخر به خاک افتاد بابای علی اکبر

به خاک افتاد طوریکه همه گفتند دق کرده
به خاک افتاد بین ارباً اربای علی اکبر

حسین افتاد از پا لحظه‌ای که دید افتاده
شکافی بین ابروهای زیبای علی اکبر

علی را تکه تکه از میان دشت آوردند
ولی کامل نشد انگار اعضای علی اکبر

تنش را در عبا چیدند پیش چشم بابایش
عموعباس با دیگر عموهای علی اکبر

--

بالای جسم اکبر خود داد می‌زد
زینب که آمد کار او را سخت‌تر کرد

می‌ریخت بیرون از دهانش خونِ لخته
حال پسر حال پدر را محتضر کرد

می‌خواست تا جانش برون آید ولیکن
محض حجاب خواهرش صرف نظر کرد

اولین بار است زینب بین مردم آمده

سایه‌ی خواهر ما را زن همسایه ندید
مانده حالا وسط این همه لشکر چه کنم؟!
--

باید کاری کنم تا که، تنِ تو، تو عبا جمع شه
همه ترسم از اینه که، یه تیکه از تنت کم شه

علی اکبرِ من کو؟ همش یا خاکه یا خونه
یه عضوش رو که بردارم، یه عضو دیگه می‌مونه

چه دریایی، چه اعضایی، چه جسم ارباً اربایی
نمی‌تونم بیارم من، تو رو تا خیمه تنهایی
با این بازو، با این پهلو، هنوزم شکل زهرایی

--
پاشو از رو خاک و دست و پا نزن
بابا داره دست و پا گم می‌کنه
کوفه داره برای گندم ری
بچه‌هامو قدِ گندم می‌کنه

عمر سعد عزادار بشی
این چه حربه‌ایه لشکرت داره
بدن بچمو تکه تکه کرد
خدا از روی زمین برت داره

--

اولین بار است در پیش پدر خوابیده است
اولین بار است پیش پای بابا پا نشد

خواستم تا یک پدر دیگر مرا مهمان کند
هرچه کردم راهِ گلویش وا کنم اما نشد

خنده‌ای که شد سر جمع آوریِ پیکرش
در طیِ پنجاه سالِ عمر ما بر ما نشد

--

به صورتِ تو رسیدم، به صورت افتادم
مرا ببین سرِ پیری به زحمت افتادم

مریدِ مادر من، قبله‌ی مراد شدی
بگو چکار کنم، کم شدی زیاد شدی

گرفت بر جگر من شرار سوختنت
کریم من، وَسِعَت کُل شَئ گشته تنت

عجیب حال مرا گردنِ خَمَت بد کرد
به مسجد تن تو نیزه رفت و آمد کرد

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش