سه ماهه که بین بستری
8907
38
- ذاکر: امیر کرمانشاهی
- سبک: زمینه
- موضوع: فاطمیه , مصائب کوچه بنیهاشم
- مناسبت: شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
- سال: 1396
سه ماهِ که بین بستری
شبیه گلهای پرپری
نرو که سخته بی مادری
دلم گرفته
ببین دلی که شکسته رو
به کی قسم من بدم تو رو
نزار غریب تر بشیم نرو
دلم گرفته
گریه میکنم
برا زخمی که رو بازوته
تو حیاته خونه تابوته
وای
کاش کاری کنم
که روی لبهات لبخند بیاد
دیگه خونه سینه بند بیاد
وای
وای، مادر مادر 4
*******
بمون برامون حیاتیه
غمی تو روزای آتیه
ذکره تو عجّل وفاتیه
دلم گرفته
نمیشه حاله تو رو به راه
به میخ در میکنی نگاه
شکسته گوشوارهی تو آه
دلم گرفته
گریه میکنم
داره زینب غُصه میخوره
ردِ پایی روی چادره
وای
چند وقته شبا
شده کوچه کابوس حسن
توی خواب میگیه نامرد نزن
وای
وای، مادر مادر 4
*******
شده بهاره علی خزون
نشسته غربت به جونمون
هجوم آوردن به خونمون
دلم گرفته
تو چشمِ من اشکه غم نشست
اونیکه دسته بابامو بست
لگد زد و پهلوتو شکست
دلم گرفته
میسوخت خونمون
میدیدم با چشمای ترم
که در افتاد روی مادرم
وای
وای از لحظهای
که مغیره با قنفذ اومد
با قلاف شمشیرش میزد
وای
وای، مادر مادر 4
*******
شبیه گلهای پرپری
نرو که سخته بی مادری
دلم گرفته
ببین دلی که شکسته رو
به کی قسم من بدم تو رو
نزار غریب تر بشیم نرو
دلم گرفته
گریه میکنم
برا زخمی که رو بازوته
تو حیاته خونه تابوته
وای
کاش کاری کنم
که روی لبهات لبخند بیاد
دیگه خونه سینه بند بیاد
وای
وای، مادر مادر 4
*******
بمون برامون حیاتیه
غمی تو روزای آتیه
ذکره تو عجّل وفاتیه
دلم گرفته
نمیشه حاله تو رو به راه
به میخ در میکنی نگاه
شکسته گوشوارهی تو آه
دلم گرفته
گریه میکنم
داره زینب غُصه میخوره
ردِ پایی روی چادره
وای
چند وقته شبا
شده کوچه کابوس حسن
توی خواب میگیه نامرد نزن
وای
وای، مادر مادر 4
*******
شده بهاره علی خزون
نشسته غربت به جونمون
هجوم آوردن به خونمون
دلم گرفته
تو چشمِ من اشکه غم نشست
اونیکه دسته بابامو بست
لگد زد و پهلوتو شکست
دلم گرفته
میسوخت خونمون
میدیدم با چشمای ترم
که در افتاد روی مادرم
وای
وای از لحظهای
که مغیره با قنفذ اومد
با قلاف شمشیرش میزد
وای
وای، مادر مادر 4
*******
نظرات
نظری وجود ندارد !