سر تعظیم به درگاه تو خم مانده هنوز نام تو در صف ارباب کرم مانده هنوز زائران حرمات زائر شش گوشه شوند متحیر ز مقام تو قلم، مانده هنوز در طواف تو شوم زائر بینالحرمین در مسیر تو قدم پشت قدم مانده هنوز گندم ری به دعای تو شده خرج حسین نسل در نسل در این خاک علم مانده هنوز صحن زیبای تو هر روز شود زیباتر راستی جد تو بیصحن و حرم مانده هنوز بوسه از خاک حرم جوشش عرفان من است شکر حق روزی من دست عزیز حسن است سائل معرفت اینجا به مقامات رسید بافقی آمد و اینجا به ملاقات رسید سائلی هم اگر اینجا گذری رد شد و رفت در کَرَم خانه نشست و به کرامات رسید از ضریح تو سحر بوی خدا میآید بوی سیب حرم کرب و بلا میآید السّلام ای شَه لب تشنهی بی سر میرسد از حرمت نالهی مادر گیسویش را به روی حنجر تو ریخته است میگذارد لب خود را روی حنجر خواهرت را ته گودال کنار تو زدند خاک گودال نشسته روی معجر از تَنَت با چه مکافات جدایش کردند جای پا مانده به روی همه پیکر زینب پردهنشین همسفر شمر شده چه گرفتار شده دختر حیدر