
سراسر به میمنه به میسره حاکم به دشمن مداوم، تشر میزند او، رجزخوان قاسم غصبناک و بیباک به مانند حیدر زند قلب لشکر، که دیگر نماند، سری روی پیکر شیر میادین به مصاف آمده است کابوس ازرق به طواف آمده است جوشن ندارد، مثل حیدر جنمش با ذوالفقارِ در غلاف آمده است اَبرُوان درهم، ضربههای محکم ازرق از تیغ تو رفته به جهنم حملههای بیحد ، دشمنا مردد زیر لب میخونه ، علی حیدر مدد قاسم قاسم...