عبدالرضا هلالی

ساقی بیا بگردان

639
12
ساقی بیا بگردان، جام شراب خود را
بیهوش و مست ویاغی، تا دور تو بگردم

زاهد گناه ما را از قبل باده بنویس
با این که مست مستیم ما تازه توبه کردیم

این می مطاع ناب است، گیراترین شراب است
سر گیجه‌های بعدش آری عبادت ماست

زاهد توقعت چیست؟ از این گروه بد مست
این نعره‌های‌ مستی عرض ارادت ماست

ای محتسب حساب ما را کجا نوشتی؟
جان را بگیر و جان در ازای باده

ساقی اگر نداری جام و پیاله کافی
از کاسه‌ی سر ما بشکن برای باده

در حلقه‌ی خماران پیری به ذوق می‌گفت:
پای بساط این می بر وهله‌ی جوانی ست

ما زندگان باده از مرگ و بی ‌هراسیم
زیرا شراب ساقی اکسیر جاودانی است

با های و هوی مستی می خانه‌ای قوی تر
دیوانه‌ام و باکی از اربده نداریم

اخراجمان نگردان ساقی ز ساحت خویش
آواره‌ایم و جایی جز می‌کده نداریم

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش