روضه ها تاکه مکشوفه شد

روضه ها تاکه مکشوفه شد

[ حاج محمدرضا طاهری ]
روضه ها تاکه مکشوفه شد 
تا عمه وارد کوفه شد ، (گفتم الان میاد)۲

وقتی منو میزد حرمله 
یا شبی که موندم از قافله (گفتم الان میاد)۲

نیومدی نیومدی ، اومدی با سر اومدی 
نیومدی نیومدی ، نفس آخر اومدی ۲

غم میشه تازه ، حالا که اومدی بمون تشییع جنازه 
من رفتنی ام ، بگو عموم بیاد برام تابوت بسازه 

بابا حسين جان …
_
هیچ کی نبوده به جای من 
رفت روی مغیلان پای من (گفتم الان میاد)۲

نازمو تازیانه خرید 
اون پیرزنه موهامو کشید (گفتم الان میاد)۲

نیومدی نیومدی ، چه نا مرتب اومدی 
روزارو خوب نمیبینم ، گذاشتی شب اومدی 

درد یتیمی 
نمیدونی خیلی شباش سرده یتیمی 
موهام سفید نیست 
نشسته روی سر من گرد یتیمی 

بابا حسين جان …
__
ام کلثوم تو بازار شام 
با شمر وقتی شد همکلام (گفتم الان میاد)۲

پامون به دروازه که رسید 
وای بعدشم مجلس یزید (گفتم الان میاد)۲

نیومدی نیومدی ، مجلس کافر اومدی 
رباب و که دیدی چرا ، با علی اصغر اومدی؟

دل پر خونه 
رقیه باید تو خرابه ها بمونه 
گفتم سکینه 
سلاممو به علی اکبر برسونه 

بابا حسين جان …

نظرات