روضه این بار آنقَدَر سخت است باید از اولیاء مدد طلبید باید از آسمان مدد آید تا براین آستان رخ سایی چه جنونی هزار مرتبه شکر عشق می ریزد از لب عقلم روضه خوان رقیه تا گردن دست بر دامن ابوالفضل است یا اباالفضل رحمت مطلق یا اباالفضل غیرت کامل ماه آفاق اهل بیت بتاب تا بخواند قصیدهای از دل تو به گوش دلم بخوان آقا تا بخوانم از تمام وجود ماجرای خرابه و دل شب ماجرای سر بریده چه بود تو بگو دختر سه ساله چه شد؟ که پس از هفتهها نمیخوابید گوشهایش نمیشنید چشمهایش در آن خرابه نمیدید راست است این که گفتهاند از روی ناقه ناگهان افتاد؟ آسمان دید مادرش زهرا از دل عرش میزند فریاد؟ گریه میکرد روی نیزه سرش نیزه از خاک در نمیآمد شب سیلی ، شب سیاه ستم شب هجران به سر نمیآمد راست است اینکه روضه خوانی گفت استخوان های کودکانه شکست؟ راست است اینکه حرمله خندید؟ راست است این که سعد چپ دست است