اهل کوفه رحمی، این طفل جان ندارد خواهد که آب گوید، اما زبان ندارد دیشب به گاهواره تا صبح ناله میزد امروز روی دستم دیگر توان ندارد ***** گر آب ندارد پدر مظلومم ور شیر ندارد مادر محرومم از آب گذشتم و نمیخواهم شیر بیرون بکشید تیر از حلقومم