رواست جان بدهم پا به پای این کلمات نثار فاطمهام فاتحه مع الصّلوات رسید موقع غسل تن تو با اشکم چه سخت میگذرد لحظهای از این لحظات چگونه خاک بریزم به روی پیکر تو خدا کند که روا جان من مع الزّفرات غلافِ قنفذ نامرد با تو کرد که آرزوی تو شد بعد هر نماز وفات چقدر بازوی مجروح تو ورم دارد رسید دست من امشب به جای آن ضربات