محمدحسین حدادیان

رفیقم از حرم زنگ زده میگه الان جلو گنبده

7167
69
رفیقم از حرم زنگ زده
می‌گه الان جلو گنبده

گفتم بگه که حالم بده
بگه دلم شکسته

قرار نبود سوامون کنی
از هم دیگه جدامون کنی

کاشکی می‌شد نگامون کنی
نگاه به حال خسته

از راه دور سلام
آقای با مرام

حقمه این دوری
لایق نبودم که این عاشورا بیام

هر چی شما بگی
رویای بچگیم

من با خیال تو ادامه می‌دم به
روزای بی معنی

یه بار دیگه منو راه بده
صدقه ی کربلا بده

دوست دارم خدا شاهده
بزار دورت بگردم

لعنت به این همه همه فاصله
از دوری تو دارم گله

کارم دست ابوفاضله
تویی دوای دردم

حال دلم بده
صبرم سر اومده

تو هم منو نخوای بگو کجا برم
دنیا پسم زده

به من محل بزار
بغلم کن

من به آغوش تو احتیاج دارم

آه ریان
قبل اسمش بنویس عطشان

پیکرش به خاک و خون غلطان

تو شیب گودال سرازیر شد
حسین پیر شد ۲

چه خبر هوا سیاه شده وای
شمره که وارد قتلگاه شده وای

زرو و خلخال دخترانت را بردن

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش