محمدحسین حدادیان

رباب و رقیه

13476
553
مثل بچه مرده‌ها گریه کنید
می‌خواهم از رباب و دخترش بگم

این دفعه مصیبت رقیه رو
می‌خواهم از زبون مادرش بگم

دخترم مثل علی اصغر برات مادری کردم
رفتی و چادر خاکیِ تو رو روسری کردم

تیر سه شعبه بود از گلو بزرگتر
از صورت تو دستِ عدو بزرگتر
الهی که براتون بمیره مادر

روز و شب باید که خون گریه کنم
گریه کنم، گریه کنم

(من برا کدومتون گریه کنم
گریه کنم گریه کنم) 2

برا آخرین ستاره‌ی حسین
گریه می‌کنن همه آسمونا

نامسلمونا نذاشتن که تو رو
ببرم قبرستون مسلمونا

دخترم، مثل علی اصغر برات میزنم ناله
بمیرم، حتی تو رو غسل نداد زن غساله

یادمه که رسیدن به پشت خیمه
روضه‌ی نبش قبر و خنده و گریه
الهی پیدا نشه قبر رقیه

روز و شب باید که خون گریه کنم
گریه کنم، گریه کنم

(من برا کدومتون گریه کنم
گریه کنم، گریه کنم) 2

لا اقل تو دیگه از پیشم نرو
می‌دونم خیلی کتک زدن تو رو

مثل زینب و غروب قتلگاه
بوسه میزدی رگ بریده رو

الوداع، سلام من رو برسون به علی اصغر
و السّلام، تیر خلاص روضته غارت معجر

پری دیگه برا پر زدن نداری
حتی یه جای سالم به تن نداری
تو هم شبیه بابات کفن نداری

روز و شب باید که خون گریه کنم
گریه کنم، گریه کنم
(من برا کدومتون گریه کنم
گریه کنم، گریه کنم) 2

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش