دیدم دست سردار زمین افتاد رو به کربلا زدن فریاد، زدن فریاد خوندم گاهی روضهی تن قاسم گاهی شعر اکبر ناظم، زدم فریاد ای اهل حرم میر و علمدار نیامد ای دل مشو آرام که دلدار نیامد یار هست، تو حرم هنوز علمدار هست علم حیدر کرار هست، سپهدار هست میریم، پرچم صهیون و میندازیم یه حرم مدینه میسازیم که سردار هست ما لشکر ذوالفقار صاحب الزمانیم ما لشکر انتقام سخت شهدائیم
عالی