دوست دارم انقدر گریه کنم زار بزنم

دوست دارم انقدر گریه کنم زار بزنم

[ حسین قربانچه ]
دوست دارم انقدر گریه کنم زار بزنم
روضه تو منا بخونم واسه تو هوار بزنم
آخ بمیرم واسه قبری که زائر نداره
خراب شه دنیا که حرمِ، امام باقر نداره

مجلس روضه‌ی توعه منای من
یه‌کم از کربلا بگو برای من
بگو آخه با روضه‌ی چی پیر شدی
دم گودال یا وقتی که اسیر شدی

(بِاَب المهموم حسین یا حسین مظلوم)

بگو برام از آخرین احوال حسین
رو تل زینبیه دیدی خسته تو گوداله حسین
بگو بذار مردم بدونن تشنه رو با سرنیزه که آب نمیدن
اونکه داره جون می‌کَنه با چکمه عذاب نمیدن

دیدی اومد تو قتله‌گاه یه گلّه گرگ 
لباسو کندن از تن پدربزرگ
آتیش گرفتی دیدی داغ خیمه‌ها
نامحرم اومده سراغ خیمه‌ها

(بِاَب المهموم حسین یا حسین مظلوم)

بگو چطور سِرمستور و سنان می‌خوان ازش نام ببرند
ناموس خدا رو می‌خوان در ملأ عام ببرند
شنیدم آقا تو تن کل اسرا تاول و کبودی بوده
آخه تو مسیر شما کوچه‌ی یهودی بوده

خیلی می‌گشتی تا وسیله جور کنی
خولی رو از نگاه عمّه دور کنی
از یاد نمی‌بری بنی امیّه رو
هرشب می‌خونی روضه‌ی رقیّه رو

(بِاَب المهموم حسین یا حسین مظلوم)

نظرات