
دوریت کرده پیرم، حالم روبهراه نیست بی تو توی سینهام، چیزی غیر آه نیست کاش میشد که بودی، اشکامو ببینی وقت احتضارم، پیش من بشینی دق کردم شبیه زهرا شده روی زردم دق کردم عشق تو کرده بیابون گردم دق کردم جدایی از تو شده تموم دردم رضا جانم رضا جانم... با اینکه رو شونه، بار غم کشیدم اینجا حتی رنگ بازار و ندیدم حق داره شهر قم با شام بلا فرق داره فرق داره عرض سلام و ناسزا با هم فرق داره رضا جانم رضا جانم... گرچه من شدم از، داغ تو مریضه دور تا دورم اما، روز و شب کنیزه اهل قم برا من، اصلا کم نذاشتن بی اجازه پا تو، حریمم نذاشتن غوغا شد یه روزی مدینه باز محشر کبری شد غوغا شد با ضرب پای دومی خدا در وا شد رضا جانم رضا جانم...