دوباره یاد اربعین گریه‌م می‌گیره

دوباره یاد اربعین گریه‌م می‌گیره

[ محمدحسین حدادیان ]
دوباره یاد اربعین گریه‌م می‌گیره
تو این مسیر دل شکسته غم می‌گیره

ان شالله که بیش‌تر بشن هر ساله اما 
این همه زائر می‌بینم دلم می‌گیره 

دلم می‌گیره، امام حسن یه دونه زائر هم نداره
دلم می‌گیره، نه گنبد طلا حتی علم نداره
دلم می‌گیره، حتی آقام شعر قدم قدم نداره

قدم قدم پای علم 
آخر میام تو صحن زیبای حسن

به زودی تو صحن آقام 
میریم به مشایه با کلی سینه زن 

جانم حسن، جانم حسن...

تا چشمت افتاد ورودی باب قبله 
تا اومدی سلام بدی یاد حسن باش 

نه باب قبله‌ای داره نه حتی صحنی 
تموم می‌شد غریبی آقامون ای کاش 

تصورش کن، تو باب قبله‌ حسن وایسی ایشالله
تصورش کن، آروم آروم اشک بریزی بری پایین پا 
تصورش کن، دست ادب به سینه میگی سلام آقا 

سلام آقا که الان تو بقیع هستم 
دخیلم رو به باب القاسمت بستم

بزار عشقت تو قلب نوکرت باشه 
قرار ما تو صحن مادرت باشه 

غلط گفتم یه چیزی توی کاسم نیست
منو دست حسین دادی حواسم نیست

بزار سایت همیشه رو سرم باشه 
قرار ما شب جمعه حرم باشه 

حسین جانم، حسین جانم، حسین جانم...

نظرات