دنیای من، آقای من اللهمَ الجعَل محیایَ، محیایِ من من برای تو گریه میکنم، تو برای من آقای من سامون بده لیلای من، یک خبری به مجنون بده من که مردم، کرب و بلاتو نشون بده سامون بده میگم عاشقم اما خودم، بهتر میدونم که نالایقم کدوم عاشقی، من که همیشه برای تو آیینهی دقم نوکر تو اون روزی که، بمیره روز سختشه بیا به دیدن شما، بیا که دیگه وقتشه اجازه میدی دلبرم، که جنازم بیاد حرم عجب سعادتی داره، آدمی که این بختشه آدمی که این بختشه، بزار بگه که وقتشه یه دلبری دارم عجیب، پای دل خستهی من، هوای نینوا داره کبوتر سینهزنم، هوای کربلا داره حسین وای وای وای خاطرههای بچگی، تو روضهها خورده رقم دستهی زنجیرزنی و سینه زدن پای علَم ارادتم کم نمیشه، دوست دارم خیلی زیاد چشامو باز میکنم و، بچگیام یادم میاد یه قاب عکس تو خونه بود محبت صاحب عکس دل از دلم ربوده بود ابروهای کمونی داشت نگاه مهربونی داشت بزار بگم حرفو بگم، نگاه آسمونی داشت حسین من انا مجنون الحسین...