دنیای دردم تاریک و سردم

دنیای دردم تاریک و سردم

[ حسین ستوده ]
دنیای دردم تاریک و سردم
دنبال پاره‌های پیکرت می‌گردم

با هر قدم رو خاکا می‌شینم
ای قطعه قطعه تو رو  تو عبا می‌چینم

وای همه دار و ندارم
نای برگشتن به خیمه رو ندارم
زیر پا موندی چرا ای پاره پارم

ولدی علی 
هر موقع صدات زدم رومو زمین، نزدی علی
ولدی علی 
هر کسی بهت رسیده میزنه، لگدی علی

پسرم علی 
چجوری این بدنو به خیمه‌ها، ببرم علی
پسرم علی 
تا که افتادی زمین داد زدم، کمرم علی

ولدی علی...

یه جوری بابا، تنت دریده
هر تیکه‌ی تو دست اینو اون رسیده

زینب نگاه کن، دیدی که آخر
علیِ اکبرم شده، علیِ اصغر

وای ببین در احتضارم
آخرم نشد که نیزه‌ی تو پهلوتو درآرم

کاش یه بار دیگه اذان بگی کنارم

دهنت شکست
جلو چشم عمه زینب، استخون بدنت شکست
بدنت شکست
ابروهای خوشگل مثل عمو حسنت شکست

بمیرم برات
با نوک نیزه و خنجر عزیزم دادنت عذاب
بمیرم برات
چرا هر چی داد زدم اسم تو رو، نمیاد صدات

اصلا میشنوی این صدامو
علی میبینی گریه‌هامو
بیا دونه به دونه بشمارم غمامو

ببین گریه‌‌ی خواهراتو
ببین غربت عمه‌هاتو
پاشو آینده رو زمین نکش پاهاتو

نظرات

حامدحامد

دیوانه کننده هست این مداحی