دنیای دردم

دنیای دردم

[ حسین ستوده ]
دنیای دردم، تاریک و سردم
دنبال پاره‌‌های پیکرت می‌گردم 

با هر قدم رو، خاکا می‌شینم
ای قطعه قطعه، تو رو تو عبا می‌چینم

وااای، همه دار و ندارم
نایِ برگشتن به خیمه رو ندارم
زیرِ پاموندی چرا ای پاره پارم

وَلَدی علی.. 
هر موقع صدات زدم، رومو زمین نزدی علی
وَلَدی علی.. 
هر کسی بهت رسیده می‌زنه، لگدی علی

پسرم علی.. 
چجوری این بدنو به خیمه‌ها، ببرم علی
پسرم علی.. 
تا که افتادی زمین داد زدم، کمرم علی
*****
یه جوری بابا، تنت دریده
هر تیکه‌ی تو دست این‌و اون رسیده
زینب نگاه کن، دیدی که آخر
علیِ اکبرم شده علیِ اصغر

وااای، ببین در احتضارم
آخرم نشد که نیزه‌یِ تو پهلوتو درآرم
کاش یه بار دیگه اذان بگی کنارم

دهنت شکست..
جلو چشم عمه زینب استخونت شکست
******
واای، دلم آروم نداره
جلو چشمم پاشو رو گلوت می ذاره

نظرات