دم تو گرم فقط گرم ندیدم دم غیر

دم تو گرم فقط گرم ندیدم دم غیر

[ حاج عبدالرضا هلالی ]
دم تو گرم فقط گرم ندیدم دم غیر 
من جهانم همه تو ننگ به جام و جم غیر 
تا ابد گردن من پیش تو همواره کج است
بله قربان تو هیهات نباشد خم غیر
عدمی بیش نبودم تو مرا آوردی
آن که از توست وجودش نشود آدم غیر
نقد این‌جاست همین روضه‌ی رضوان غمت
مال آن نسیه‌پرستان هوس عالم غیر 
*****
نخی از پرچم تو گر که بیفتد دستم 
ندهم آن به دو صد طاقه‌ی ابریشم غیر
دولتت دست خودت هست حکومت داری
نزنم سینه به زیر علم و پرچم غیر
خورده‌ای نیزه ولی باز فکر همه‌ای
می‌خوری در دل گودال شهادت غم غیر
مثل تو هیچ‌کس این گونه به تاراج نرفت
خواهرت دید شده خاتم تو خاتم غیر
*****
با لبت رنگ عقیق یمن از یادم رفت 
هم‌چنان که جگر خویشتن از یادم رفت 
من اویسم بگذارید که اُطراق کنم 
بوی شهر تو که آمد قَرَن از یادم رفت
جذبه‌ی عشق بر آن است مرا ذوب کند
صحبت نام تو شد، نام من از یادم رفت 
مرغ باغ ملکوتم به حرم آمده‌ام 
به روی گنبد زردت چمن از یادم رفت
مثل فطرس نکنم پشت به گهواره‌ی تو
بال من خوب که شد پر زدن از یادم رفت 
می‌رود دل به همان جا که تعلق دارد
صحبت کرب و بلا شد، وطن از یادم رفت
همه‌ی بهت من این است چرا عریانی
نکند فکر کنی پیروهن از یادم رفت

نظرات