دل از تموم دنیا دل از خودم بریدم

دل از تموم دنیا دل از خودم بریدم

[ حاج سعید حدادیان ]
دل از تموم دنیا دل از خودم بریدم
عمرم به سر رسید و روی تو رو ندیدم

خیلی دلم شکسته نزار که ناامید شم
خیلی دلم گرفته منم می‌خوام شهید شم

دنیا پر از دروغه دنیا پر از گناهه
چکار کنم که چهره‌ام مثل دلم سیاهه

خوب می‌دونی که بی‌تو سیاهه روزگارم
خوب می‌دونی که جز تو هیچکسی رو ندارم

از عمر پیرغلامت دیگه نمونده چیزی
قول بده جان جدت آبرومو نریزی

برای دل مرده‌ها آب حیاته حسینه
تموم درها بستس باب نجاته حسینه

هیئت هفتگیمون حال و هوایی داشتیم
برای روز محشر با تو قرار می‌زاشتیم

تو از همون بچگیم خیلی هوامو داشتی
برای من آقا جون هیچ موقع کم نزاشتی

هزار دفعه تو ذهنم عکستو می‌کشیدم
تک‌تک خیمه‌هاتو با چشم دل می‌دیدم

این خیمه‌ی بزرگی که اول خیمه‌هاس
پناه اهل بیته اینجا مقر سقاس

اون تل زینبیه‌ست همون بالای گودال
هنوز حسین زنده‌ست هنوز نرفته از حال

****

دیدم زمین می‌لرزه بارون خون می‌باره
هیچکی تو این معرکه راه فرار نداره

نوازش یتیم سیلی و تازیانه
بچه‌های حسینو زدن به هر بهانه

اینا که بعد معجر گوشواره رو می‌دزدن
از لابلای آتیش گهواره رو می‌دزدن

کبوترای زخمی سه روزه آب نخوردن
پر کبوترا رو اسبا کجا می‌بردن؟

(الهی یا الهی برس به داد زینب)۲
خون دل غنچه‌ها کجا و سم مرکب

الهی هیچ دختری داغ پدر نبینه
بابایی دخترش رو با چشم تر نبینه

اگرچه داغ بابا بزرگترین بلامه
زیادتر از کربلا بلا تو شهر شامه

یه عده‌شون آب جوش یه عده‌شون خاکستر
از روی بام می‌ریختن رو سر آل حیدر

دیدم که نیزه‌دارا راه ما رو می‌بندن
دیدم برده فروشا به حال ما می‌خندن

تو این همه مصیبت تو این همه بلاها
سیلی و تازیانه زخم زبون ناسزا

(از این یه کار دشمن دارم آتیش می‌گیرم)۲
از این یه کار دشمن دیگه می‌خوام بمیرم

(چجور بگم اونا که صف کشیدن تو بازار
اسیر دست بسته رو چجوری دادن آزار)۲

منتظر ما بودن تموم اهل ذمه
آب دهان پاشیدن به روی ما و عمه

****
غرق خون شد غروب 
ذوالجناح سم مکوب
 
این غروب آفتابه زینب است
آسمان در اضطراب زینب است

آمده زلزله، می‌کنم هروله
فاطمه را صدا مزن جان برادر
اینگونه دست و پا نزن جان برادر

****
(سقای دشت کربلا ابالفضل ابالفضل)۲
دستش شده از تن جدا ابالفضل ابالفضل

نظرات