دعام گرفته دارم برات می‌میرم

دعام گرفته دارم برات می‌میرم

[ سیدرضا نریمانی ]
دعام گرفته، دارم برات می‌میرم 
یه سال و نیمه، بهونتو می‌گیرم

یه سال و نیمه تو دلم، به یاد تو روضه به‌پاست
یه سال و نیمه روبه‌روم، هنوز سرت رو نیزه هاست

بیا ببین حال و روزمو 
بیا ببین روزگارمو
بیا ببین چشم تارمو

ای جانم غریب مادر...

روزی هزار بار، پای غمت جون دادم
غمت عزیزم، چه‌جور بره از یادم

یادم نمی‌ره که چطور، سرت رو با صبر می‌برید
تو دست و پا می‌زدی و با گریه دخترت می‌دید

سرِ تو شد، سهم نیزه‌ها
تن تو هم، سهم بوریا
اَمون از اون، قوم بی‌حیا 

صدای گریه‌ام، پُر کرده این عالم رو
به کل دنیا رسوندم این پرچم رو 

آتیش زدم با نفسام، بساط ظلم همه رو
همه دیدن ارثیه‌ی، مادرمون فاطمه رو 

نفس، نفس، خطبه‌های من، جهاد من
کربلای من، حماسه شد ماجرای من

نظرات

سیدمحمدیاسین رزم جوسیدمحمدیاسین رزم جو

عالی