(دست نذار روی دلم عمه که دارم میمیرم)۲ عمه باید جلوی شمشیراشونو بگیرم داداشت تنها شده بین یه لشکر به خدا میزنن به بدنش نیزه و شمشیر بیهوا (غوغا شده تو قتلگاه مونده برام همین یه راه)۲ عمه منم باید برم آخه عمومه بیپناه (عموی بیپناه من، عموی غرق آه من)۴ (میبینی که تنشو دارن اذیت میکنن)۲ اگه دیرتر برسم جسمشو غارت میکنن پا گذاشته رو تنش قاتل و خنجر کشیده دیر بشه رفتن من دیگه سرش رو بریده دیگه دارم کباب میشم از غصه دارم آب میشم بذار برم فدات بشم ببین دارم عذاب میشم (عموی بیپناه من، عموی غرق آه من)۴ همه ریختن به سرش تنها گیر افتاده عمو یه کاری کن به خدا انگاری جون داده عمو همه با هم میزنن نیزههاشونو به تنش داره خون جاری میشه روی زمین از بدنش بزار منم خطر کنم عالمو شعلهور کنم دستامو واسه حنجرش تو قتلگاه سپر کنم (عموی بیپناه من، عموی غرق آه من)۲ وای حسین... حسین وای حسین...