دست زیر محاسن چشما خیس خیسه

دست زیر محاسن چشما خیس خیسه

[ حنیف طاهری ]
(دست زیر محاسن
چشما خیس خیسه
این حال حسینه
مقتل می‌نویسه) ۲

(حلقه زدن دور علی‌اکبر مخدّرات
با لب تشنه می‌ره می‌سوزه قلب فرات
به گریه می‌گه زینب ای جان برادرم
نرو نرو که بی‌تو تنهاییم 
عمّه فدات) ۲

(اشهد ان محمد اذان
رفت که رفت
جلو چشمای حسین راحت جان رفت که رفت
(زیر شمشیر غمش رقص‌کنان رفت که رفت) ۲

(علی علی ارحم غُربتنا) ۴

زخمای عمیقی
رو نقش نگین خورد
بالا جسم اکبر
آقامون زمین خورد

فَقطوهُ بِالسیوف ای وای چه پیکری
دیگه از اسمت نه علی مونده نه اکبری
تا قبل از این شبیه پیغمبر بودی بابا
ولی از الان دیگه خیلی مثل مادری

مرهمی برای زخم جگرم نیست که نیست
راهی واسه بردن تو تا حرم نیست که نیست
(بعضی اعضای تن‌ تو‌ پسرم‌ نیست که نیست) ۲

(علی علی ارحم غُربتنا) ۴

(اشهد ان محمد اذان
رفت که رفت
جلو چشمای حسین راحت جان رفت که رفت
زیر شمشیر غمش رقص‌کنان رفت که رفت) ۲

(علی علی ارحم غُربتنا) ۴

(صورت روی صورت
جان بر لب رسیده) ۲
(پاشو غیرت الله
که زینب رسیده) ۲

(این اوّلین باره که زینب می‌ره از حرم) ۲
(دیگه اونی که نباید می‌شد شد آخرم) ۲
یه بار دیگم دم غروب می‌ره تو قتلگاه
ای تن غرق خون تویی آیا برادرم؟

دامن دخترا ای همه کسم سوخت که سوخت
وسط شعله‌ها راه نفسم سوخت که سوخت
(چادرم تا اینکه‌ پیشت برسم سوخت که سوخت) ۲

علی علی ارحم غُربتنا

(اشهد ان محمد اذان
رفت که رفت
جلو چشمای حسین راحت جان رفت که رفت
زیر شمشیر غمش رقص‌کنان رفت که رفت) ۲

(علی علی ارحم غُربتنا) ۴

نظرات