دستی بگشایید به امداد گداتان رحمی بنمایید به این بی سرو پاتان اشکی بفشانید بر این مردهی احساس تا زنده شود از اثرِ فیضِ دعاتان دیگر رَمَقی نیست در این پای شکسته مانده دل من منتظر دست عطاتان لطفی، کَرَمی، گوشهی چشمی بنمایید بر گوشهنشینانِ قدیمیِ سراتان یک بار بیایید به دیدار کسی که یک عمر غریبانه نمودهست صداتان هر چند شبیه شهدا نیست لیاقت تا اینکه دل و دیده نماییم فداتان ما خانه به دوشان، غم سیلاب نداریم تا تکیه نمودیم به دستان وفاتان ما را برسانید شبی مشهد دلدار داریم به دل عشق غریبَ الغُرَباتان منّت بگذارید که گردد به نگاهی دلهای خراباتیِ ما کرب و بلاتان یا صاحب الزمان.....