
در عالم ذر خدای باری با شیعه گذاشته قراری گفتیم به غربت تو لبیک گفتیم به ماتم تو آری چون روی تو را به عرش دیدیم رفتیم به سجده اختیاری مادر که حسین گفت گفتم چه اسم عجیبِ گریهداری! چه اسم عجیب گریهداری، حسین... منّت سر تو گذاشتیمو منّت سر ما نمیگذاری خیر از دو جهان نبینی ای چشم از داغ حسین اگر نباری بر گریهکنان تو حسین جان جز گریه مباد کار و باری نذر موی اکبر تو قومی نذر موی دخترت تباری مرداب شدیم و گریه کردیم با گریه شدیم رودِ جاری از برکت پرچم عزایت روی سر ماست سایهساری دکّان نزدم کنار نامت دور است زِ عشق هر قماری مشکیِ تو کردهایم بر تن بَهبَه جانم چه افتخاری گریه کن تو پیمبرانند ما نیز در این وسط غباریم ما لایق دوزخیم اما داریم به تو امیدواری ما چشم امید بر تو داریم از این و از آن چه انتظاری افسوس نمیشود بفهمیم ما را چقدر تو دوست داری بگذار که کربلا بمیرم چون با تو خوش است همجواری هر سال به شوق اربعینت کارم شده ثانیهشماری