دربساط عشق هر کس زحمتش بالاتر است پیش زهرا مادرت شخصیتش بالاتر است هر که محضِ احترامت معصیت کمتر کند روزیِ اشک میانِ هیئتش بالاتر است خیمهی تو جایِ کبر و کینه و منصَب که نیست هر کسی خاکیتر آمد عزّتش بالاتر است گریه در هیئت تفاوت میکند با هر کجا گریه دسته جمع باشد قیمتش بالاتر است گریه کردم که کمی زخم تنت خوب شود لبم شهد و دهانم چشمهی فیض و کلامم جان سزد با جام خود ریزم به خاک پای جانانش امام پنجم و معصوم هفتم حضرت باقر که تا شام ابد بادا سلام از حی منانش لقب باقر، محمّد نام او، کنيه ابا جعفر تعالي الله از اين کنيه و اين نام و عنوانش رجال علم از صبح ازل، مرهون گفتارش جهان فضل تا شام ابد، مديون احسانش سجود آورده خلقت از پي تعظيم بر خاکش سلام آورده جابر از رسول حسن سبحانش نسيمي از بقيعش روح بخشد صد مسيحا را سزد بر کسب فيض از طور آيد پور عمرانش ضريحش کعبهی دل بود و ايوانش بهشت جان الهي بشکند دستي که آخر کرد ويرانش کنار قبر او جرات ندارد زائري هرگز که ريزد قطرهی اشکي بر او از چشم گريانش کيام من تا ثناي حضرتش را خوانم و گويم؟ خدا باشد ثناگويش، نبي بايد ثناخوانش با گریه میخوابم با گریه بیدارم چه خاطراتی از کرببلا دارم مگه یادم میره چجوری میزدنش مگه یادم میره غارت پیرهنش مگه یادم میره بوریا شد کفنش مگه یادم میره ما رو بستن با طناب مگه یادم میره طعنههای بی حساب مگه یادم میره حرف مجلس شراب مگه یادم میره حنجر پر پرشو مگه یادم میره گریهی مادرشو مگه یادم خندهی آخرشو من دیدهام آنچه را که دیدن سخت است دیدن چه بود بلکه شنیدن سخت است من اگر گریه برایت نکنم میمیرم نوکری ننگ است، اما گاه دارد افتخار هرکه نوکر بر حسین گردید آقایی کند