در این هوای بهاری، شدم دوباره هوایی بهار میرسد اما، بهار من تو کجایی؟ چه برکتی، چه نویدی، چه سبزهای و چه عیدی؟ به سال نو چه امیدی؟ اگر دوباره نیایی مُقَلّبانه به قلبم، هوای تازه بنوشان مُحَوّلانه به حالم، اشاره کن به دعایی مقدر است به فالم، مُدَبّرانه بتابی خوش است لیل و نهارم، اگر نظر بنمایی اگر قرار چنین شد تو را بهار نبینم چنین نکو ز چه رویی، چنین خجسته چرایی اگرچه حُسنفروشان به جلوه آمده باشند تو آبروی جهانی، تو روی ماه خدایی دل از امیرِ سواران گرفته است بشارت از آسمان خراسان شنیده است ندایی خودت مگر که به زهرا، توسلی کنی امشب (نمیرسد گل نرگس، دعای ما که به جایی) ۲