دارم میام ای مدینه هنوزم تُو دلم غم آخرت مونده دارم میام ای مدینه ولی حیف تُو دلم غم اکبرت مونده (محاله بشناسی منو، محاله که باور کنی محاله که بعد از حسین، با گریههامو سر کنی) ۲ یه لشکر بود و برادرم تنها یه خیمه بود و صدای واویلا یه مادر بود و یه صحنه تُو گودال یه خنجر بود و نوای وا اُمّاه وا اُمّاه، یومّاه، یومّاه، یومّاه ... سیاهپوشون کن مدینه عَلَمت سپرم توی کربلا جاموند، تُو خیمهها آتیش گرفتم تا دیدم داداشم توی صحرا تنها موند (بدون عبّاس اومدم، هنوز نمیشه گمونم میون شرمندگی مُرد، برادر پهلوونم) ۲ یه مشک خالی برادرم رو کُشت لبای تشنه تاج سرم رو کُشت نمیگم ضربه، عمود یک آهن میون نخلا دلاورم رو کُشت وا اُمّاه، یومّاه، یومّاه، یومّاه ...