خونوادگی به تو وصلیم ما رو پایهیِ همین اصلیم زیرِ منتِ کسی نیستیم سرِ سفرهیِ اباالفضلیم بابِ حاجاته، تَهِ کراماته خاکِ پاش بودن، مایهیِ مُباهاته نه تو کارش نیست، اصلاً این از محالاته آخه قمرِ بنی هاشمه و عمویِ ساداته (ساقی، اباالفضل من مشتاقِ تو یارِ عراقی، اباالفضل)۲ محکومه هرکسی به فراموشی اما میرن همه فقط تویی باقی، اباالفضل