هرچه می‌گویم ز ساغر بیشتر

هرچه می‌گویم ز ساغر بیشتر

[ حاج حسین سازور ]
هرچه می‌گویم ز ساغر بیشتر 
می‌زند ساقی به من سر بیشتر

حالِ سائل هرچه بدتر، خوب تر 
رزق سائل هرچه کمتر، بیشتر

(جان به قربان همان ساقی که کرد
اشک را بر ما مقدر بیشتر)۲

دست و دل باز است وقتی یار ما
می‌زنم در بیشتر، در بیشتر

یک دعای ساده‌ات را می‌دهد
پاسخش را صد برابر بیشتر

چشم او را هرکه یک شب دیده‌است 
می‌کشد اللهُ اکبر بیشتر

(مخلصِ اولاد زهراییم ما
مخلص عباسِ حیدر بیشتر)۲

من به آب مشک او تشنه ترم
بخدا از آب کوثر بیشتر

بین مردم، قبله‌ی حاجات اوست 
بین اولاد پیمبر بیشتر

(غیرتی دارد اباالفضلِ رشید
از همه عالم به خواهر بیشتر)۲

حضرت بی‌دست غوغا می‌کند 
دست‌هایش روز محشر بیشتر
 
این قد و بالا، بلا هم داشته
تیرها خورده به پیکر بیشتر
 
خیمه بی‌عباس و بی‌صاحب شد و
(دردسرها شد در آخر بیشتر)۲

نظرات