حالا که روز عاشورا نبودم

حالا که روز عاشورا نبودم

[ سیدمهدی حسینی ]
حالا که روز عاشورا نبودم
می‌خوام با گریه واست یار باشم

به من اشکو امانت داده زینب
دلم می‌خواد امانت‌دار باشم

اومدم پیش تو اعتراف کنم
با کسی این‌ همه صادق نمی‌شم

تو فقط بگو حلالم می‌کنی
دیگه اون آدم سابق نمی‌شم

یه نگاه تو به من بها می‌بخشه
اون که تو می‌بخشی رو خدا می‌بخشه...

تو تنها موندی و حالا محاله 
یه روزی نوکرو تنها بذاری
تو کشتی نجاتی تو حسینی
مگه می‌شه بَدا رو جا بذاری

به نسیم صبح کربلای تو
به سیاهی محرمت سلام
به نگاه خیس اشک زائرات
به سلام روی پرچمت سلام

یه نگاه تو به من بها می‌بخشه
اون که تو می‌بخشی رو خدا می‌بخشه...

تو راز بندگی‌هامی حسین جان
همیشه با تو فهمیدم خدا رو
کجا اهل نماز و روزه بودم
نمی‌دیدم اگه کربُبلا رو

آخه غیر راه روضه‌های تو
چی می‌تونه منو سر به راه کنه
من به پرچمت نگاه کردم حسین 
تا که مادرت بهم نگاه کنه

آخه چی بهتر از این که آرزومی
وقتی گریه می‌کنم تو رو به‌ رومی

یه نگاه تو به من بها می‌بخشه
اون که تو می‌بخشی رو خدا می‌بخشه...

نظرات