
حالا که اومدی موهامو ببین خرابه نشین شدم جامو ببین کاش میشد به دختر یزید بگم حالا دیگه بیا بابامو ببین اومدی آروم جونم، مگه نه؟ قراره پیشت بمونم مگه نه؟ یه ذره فقط زبونم میگیره هنوزم شیرین زبونم مگه نه؟ گریه جوهر صدامو میگرفت زنجیرا جلوی پامو میگرفت هر جا حرف بد به ما ها میزدن دستای عمه گوشامو میگرفت راستی چشمامو دیدی کبود شده صورتم رو شنیدی کبود شده هر جاتو که بوسیدم نیزه زدم هر جامو که بوسیدی کبود شده هر جا میٰم یکی دنبال منه خواهرت دل واپس حال منه چرا شمر رو روی سینه ات جا دادی بغلت آخه فقط مال منه موقع دوری رسید دلم شکست هیشکی حالم رو ندید دلم شکست خیزران دیدم لباتو میبوسه توی مجلس یزید دلم شکست دیگه روزای خوشایند نمیاد رو لبام بعد تو لبخند نمیاد یه جوری گوشواره هامو دزدین که هنوز خون گوشم بند نمیاد حالا اومدی؟ حالا که خوابن تموم دخترای شام اومدی حالا که نمیتونم بگم اومد بابام اومدی ۲ حسین...