جون به لب اومده دیگه حسن که چیزی نمیگه یعنی به غیر از مجتبی شاهدی نداشت کوچهها دیوار، تو بگو بگو دلیل بغض بیصدا چیه؟ علت خودخوریِ مجتبی چیه؟ قضيهی سیلی بیهوا چیه؟ دیوار، تو بگو بهار که بیموقع بشه خزون چیه؟ رو خاک نشستنِ زن جوون چیه؟ رو خشت خاکیِه تو ردّ خون چیه؟ جون به لب اومده دیگه حسن که چیزی نمیگه چرا کسی از ماجرا نمیگه یک جمله با ما کوچه، تو بگو دلیل بن بست شدن این راه چیه؟ ابر سیاه زیر چشای ماه چیه؟ جای لگد رو چادر سیاه چیه؟ کوچه، تو بگو دلیل اینکه چشما میشه تار چیه؟ راه رفتن ساده بشه دشوار چیه؟ دلیل اینکه چشما میشه تار چیه؟ چشم مادرم تاره حلالت نمیکنم