تکانم داده عمه تا بداند زندهام یا نه۲ چرا ای وای میگویی ولی یک بار بابا کشیدم تیغهای از حنجره تو با دو انگشتم دلم خوش بود حرفی میزنی این بار اما نه محاسن داشتم بر دست به دنبال تو افتادم به زخمی فکر میکردم ولی اربا اربا نه مرا هر سو ببر زینب ولی سمت رقیه نه مرا هر سو ببر زینب کنار قبر لیلا نه چرا حد پخش میکردی به سختی جمع میکردی تو هم ای کاش در گودال بودی بین صحرا عزیزم دست و پا زن جان دهی شاید که راحت بکش پا را زمین پیشم ولی در پیش زهرا نه مرا جا خیمه دارد میبرد با احتیاط عمه تو را بر دست دارم میبرم با احتیاط ای داد (الهی نیزههایشان را نشورند آن طرف ورنه کمی از اکبرم را میبرد آب فرات ای وای)۲ شدی نذری، کمی خیرات، قدری جنس سوغاتی شیوخی ربودن از تنت خمس و زکات پیدا زمین خوردی تمام آسمان من زمین خوردن، تمام کائنات ای داد همه دف میزنند و طبل میکوبند، میخندن به تو با چشم باز ای وای به من با چشم مات ای داد حسین