(تو رو دیدم، افتادی رو خاک ولی هیچکس، یاورت نبود)۲ تو رو دیدم، افتادی رو خاک هیچکی فکر، خواهرت نبود تو رو هرجوری شد، میزدن نانجیبا، از روی جفا جوونا با خنجر میزدن پیرمردا با ضرب عصا چه درهمی ای، قرار زینب سخته بخواد تو رو به جا بیاره زینب دارم میخونم، برا تو قرآن با گریه روشن میکنم، شام غریبان وای حسین... اون سه شعبهای که به تو زد اومد انگار رو قلبم فرود پای اشکام فهمیدن همه به غروب مقتل خورده بود رسم تدفین و غسل وکفن واسه تو انگار معنا نداشت کشتن یک مظلوم غریب این همه داد نداشت نفس نمونده نفس بگیری کاش بشه معجرای ما رو پس بگیری تو رو عزیزت به جا نیاورد چقدر که این سنان منو با خنده آزرد